آبـــــــــــــــی

_________الف بِ.................

آبـــــــــــــــی

_________الف بِ.................

آبـــــــــــــــی

هر تولدی را مرگی ست!
و فاصله ی تولد تا مرگ، فرصتی ست برای اندیشیدن و به کار بستن!
باشد که رستگار شویم!

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گذشته های متین» ثبت شده است

گذشته های متین


در این شبانه ، مَهَم نیست همنشین با من

شب عزیز خدا ، مهربان ترین با من

دعا به پشت دعا ، هیچ کس معطل نیست

و سینه، بر سر این ذکر دل نشین با من

و شانه ها که خرابند - خانه شان آباد -

شدست ریزش این سایه ها ، عجین با من

 

دلم سیاه ، جبینم سیاه ، کار سیاهآئینه

شبی کنار بیا نور آخرین! با من

به سوی توست که کش آورند دستانم

چه می کنند گدایان نازنین با من!

چقدر ضجه نمودم ، چقدر اشکم ریخت

دعا! مکن به که سوگند - اینچنین با من

 

و اشک نیست، و خون نیست ، آئینه ست

و عکس توست که افتاده بر زمین با من!

زدم به قلب خیابان ، ومسجد آلوده ست

و هیچ نسبت ندارند مؤمنین با من!

نیامدی و پی ات مرکبی نیی در راه!

گذشته های متین مرا مبین با من!