گلویم سوخت ، نامت را که بردم!
عرق کردم ، مقامت را که بردم!
تو جای خود ، صدایم لرزه برداشت
به لب نام غلامت را که بردم!!
تو را با آسمان همتا ببینم
تو را ، من آبــیِ دریــا ببینم
من اهل منطقم ، چون اهل رؤیا
نمی کوشم تو را بالا ببینم!!
به دیوانه، به شاعر، به چه مانم؟!
به چـه مانم؟ خـدای مـن! ندانم
بهـای یـک نگاهــت نیست با من
به سر ســودای تو می پرورانم!!
رسد امشب به نیمه ، من تمامم
رسان بر قلب محبوبم سلامم
که نگرفتی مرا دست قنوت و
کنون بر سجده افتاده قیامم
تلق تلق ... جیغ و داد
چی بود ، چی بود صدا داد؟!
انگاری چیزی شکست؟
انگاری چیزی افتاد؟!
گربه نیومده تو
گربه نکرده بیداد
تو لونه شون خوابیدن
پرنده های آزاد
پس این صدا از کیه؟
پس این صدا چی میخواد؟
کیه که یک هو اومد؟
چیه که یک هو ایستاد؟
_____________
_____________
صدا صدای باده
صدای هوهوی باد
صدای تند بارون
شرشر بارون شاد
میگه: باید بچه ها!
لباس بپوشید زیاد
که فصل سرما داره
دوباره از راه می یاد!
در چشم تو ، درد و رنج و غم می ریزد!
دنیا به بزرگی اش به هم می ریزد!
خوش باش - فرشته دیدم از بام ، تو را
گل های ثواب در قدم می ریزد!
در ، باز تو کردی و پرم را بستی!
پر را که گشودم ، تو درم را بستی
در باز نمودم ، تو نشستی رویم
بر من همه ی دور و برم را بستی!
بایست به شانه ، درد عالـــم بکشم
بایست که بار غـــم ، دمــادم بکشم
جا جای خوشی نیست، چرا دلگرمی؟
من آمده ام که جـــور آدم بکشم!
از یار پرم ، از همه جز او خالی!
حتی عمل از دوزخ و مینو خالی!
قلبی که در او یاد خدا جاری نیست
یک کرته ی تشنه است از جو خالی!
جز او چه کسی هست که ما دل بندیم؟!
از او چه کسی هست که پستو خالی؟!
این بازی سایه هاست از بیرون پُر
دنیاست حباب گونه ای تو خالی!
باشد که به مرگ دوست باشد مرگم
دارم به امید تیغ ، پهلو خالی!
آبی! نشدی سرخ و خجالت بار است
بر لب سخن از گُردی و بازو خالی!
این شور که در جان و دل ما برپاست
این اشک گدازه ای که اینک با ماست
این عطر که هر جای فضا پیچیده ست
از نـام مطهّـر شهیدان برخاست!!