آبـــــــــــــــی

_________الف بِ.................

آبـــــــــــــــی

_________الف بِ.................

آبـــــــــــــــی

هر تولدی را مرگی ست!
و فاصله ی تولد تا مرگ، فرصتی ست برای اندیشیدن و به کار بستن!
باشد که رستگار شویم!

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بلیط» ثبت شده است

بلیط


نتونسته بود بلیط تهیه کنه.

تو واحد از دور و بری ها درخواست بلیط می کرد.

بعضی به علامت منفی سرشونو تکون می دادند بعضی به زبون عذر می خواستند.

ناامیدانه پولشو که داخل می گذاشت ، دستش به بسته ی بلیطی گوشه ی جیبش خورد!

یکی را کند ، و بقیه را به دور و بری ها می داد!

کسی نتونست نگیره اما سرخی صورت ، سیاهشان کرده بود!