نفس نفس می زد.
با عجله به خونه اومده بود که پیش از همه پیدا شدن کلیه رو به باباش خبر بده!
بابا تو خونه نبود ، نگران شد.
به بیمارستان سر زد تا از حال مادرش خبر بگیره که ...
باباشو رو تخت دیگه کنار تخت مادرش دید!!