چرنده و چریده درنده و دریده
پرنده و پریده
خدا چقد نشانه برامون آفریده
***
چه نعمتا - به آدم - خدای مهربون داد
جون داد و آب و نون داد
به دست انبیاءش راهو به او نشون داد
***
محمد مصطفی رسول آخرینه
رحمت عالمینه
تو جمع پیغمبرا از همه بهترینه
***
سلام ما بر علی که اولین امامه
امام انس و جانه
عید بزرگ غدیر شاهد این پیامه
***
کی میتونه بی وضو اسم عزیزش بره؟!
از همه کس برتره
فاطمـه ، یار علی دختــر پیغمبـــره
***
حسن که رفتار او رفته به رخسار او
خدا نگهدار او
زهر جفایش دهد همسر بدکار او
***
کشته ی راه خدا به دستور یزید شد
کشته ای روسفید شد
تشنه ، حسین زهرا به کربلا شهید شد
***
آقا امام سجاد کلی عبادت می کرد
طاعت و طاعت می کرد
خیلی می شد بگریه یاد قیامت می کرد
***
باقـــر امام پنجم علمو شکافنده بود
خورشید تابنده بود
خدای بهترین را نکوترین بنده بود
***
جعفر صـادق ، که او هرچه خدا خواست، می گفت
بی کم و بی کاست می گفت
هـــزار هــزار روایــــت هرچه می گفت راست می گفت
***
حضرت کاظم اگر کسی اونو می آزرد
خشم خودش رو می خورد
تو سختیای زندون اسم خدا رو می برد
***
معصوم پاک دهم تو اماما هشتمین
راضی اهل زمین
ضامن آهو رضـــا خورشید ایران زمین
***
امام بخشنده مون یعنی امام جـــواد
امـــام با اعتمــاد
چیزی که در خانه بود به مستمندان می داد
***
وقتی امام هادی میون شیــرا افتاد
در همه غوغا افتاد
هر شیری که اونجا بود به پای آقــا افتاد
***
اینهمه مکر و حیله اینهمه افسونگری
با حسن عسکری
لشکری از پیش رو پشت سرش لشکری
***
مخفی پشت ابره زار و غریب و تنها
مهدی آل طه
این همه خورشید بودن این ، آخرین آنها
***
ای ابر تیره تیره! کی میشه قلب ما شاد؟!
ای ابر و بارون و باد!
کی میشه در آسمون دوباره خورشید بیاد؟!
***
گهی بر آسمان ، گه بر زمینم
به خود یک لحظه آرامش نبینم
غبارم من ؛ تو بارانی ؛ و تنها
تو را وقتی ببینم می نشینم!!
سرم شد زخمی دیوارها! - من
مرو راهی که رفتم بارها! - من
شنیــدی قلــه ها را فتـح کردم
و نشنیدی که در منقارها!! - من
چو مار انداختم من پوست ، در دل!
گرفتم عشــق پـاک دوســت در دل!
کنـون آن که تنم را می برد پیـش
من و دل نیستیم ؛ آن اوست در دل!
تو را با سوز دل در نی بریزم!
بنای مرگ خود را پی بریزم!
بنایی نیمــه ویرانـــم خدایـــا!
و می لرزم ، ندانم کی بریزم؟!
کی ام؟ یک لا قبای بی سوادی
کی ام؟ افکار خشک رو به بادی
نوشتم دفتری ؛ شعرش تو کردی!
زدم حرفی ؛ پر و بالش تو دادی
یکی می گفت :
مواظب باش به هیچ وجه امتیاز ندی!
یکی می گفت :
همان اول کار و تموم کن!
یکی می گفت :
فوت و فنشو فلانی خوب بلده!
.............
جوون ، تنها قصد ازدواج داشت!!!
یه ماهی از این ماهها خرداد و ، تیر و ، بهمن
شبیـــه پـــــروانه ای به دنیــــا اومـــدم مـن
یکـــی کنــــار تختــــم یه یــار مهربـون بـود
یکی سر کار می رفت به فکر آب و نون بود
از دو طرف - چپ و راست - بـــودن مواظــب مــن
مثـــــل دو تـا فرشتـــــه که روی شونه م بودن
خدا! خــدای نازم! خدا ! خــدای خوبم!
برای مــن نگهدار مامــان بابــای خوبم
اگر چه ظاهری ویرانه داری
تو در دل های مردم خانه داری
چراغ خانه ات خاموش و اما
به دورت این همه پروانه داری!
وزید از هر طرف باد خدا ... سرد
گل سرخ و ... گل نیلی ... گل زرد
گــل زردم! رخـــت را آن طرف کن
تبســم هایت اشکــــم را درآورد!