در پای صدای یار ، گل پخش کنید
تا سبزترین بهار ... گل پخش کنید
گفتند : علامات ظهورش پیداست!
در کوچه ی انتظار ، گل پخش کنید
گو کیست به انزوا کشاند ما را؟!
یا ذره ای آسیب رساند ما را؟!
ما زاده ی گردباد - اگر برخیزیم -
جز میل خود ما ننشاند ما را!!
سیلیم ، چو سیل از پی هم می آئیم
سر - یکسره - می زنند و ما می زائیم!
یک روز ، به پیشانــی رهبــــر سوگنـــد
خورشیدی و سر به آسمان می سائیم!
زود است به اوجمان رساند ، فردا
در لحظه ی ما رگ بدواند ، فردا
رفتند شهیدان ... که نمیرا مانیم
دیـــروز به یادمان بمانــد فــردا
تو مرد، تو اهل درد، تو اهل نبرد
تو از خود و آسایش نفست روگرد
در بستر اگرچه جان به جانان دادی
مانند شهید می شود دفنت کرد!
در فکر پریدنی اگر ، پر اینجاست
بیهوده تو دست و پا مزن ، سر اینجاست
از فاطمه تا خدای او راهی نیست!!ااز هشت درِ بهشت، یک در اینجاست!
قم با همه ی بیوت آن ، برده ی توست
عرفان و اصول و فقه ، آورده ی توست
سر منشأ هر قیام : قم ؛ در قم : تو
گنبد نه و آن مشت گره کرده ی توست!
دین نیست، که دین در دل اینان گم هست!
کفر است که در سینه ی این مردم هست!
در خویش نشسته ، عین مــرداب - آرام -
انگار نه انگار که اینجا قــم هست!!
بر تخت نشسته ای به قصری زرین
قصر از نفس فرشته ها عطر آگین
بالا چو نگهبان ، فقها صف بسته ند
پائینِ سر ، افتاده به پایت پروین
مردی کن و راهم بده ، بیمارم سخت!
یا حضرت معصومه! گنهکارم سخت
بانــــوی کرامـــت! کرمــت را رو کن
من چشم به لطف و کرمت دارم سخت