نام تو که می رود ، زمین می لرزد!
دل های غریب مؤمنین می لرزد!
وقتی تو بیایی به عدالت ، مولا!
در گـــور تـن منافقیــن می لرزد!
بد دیده ، ولی تمام لبخند زنم!
با خنده دل شکسته را بند زنم!
چون شاخه ای از خلق - جدا افتاده
خود را به درخت عشق پیوند زنم!!
بر دامن سبز زندگی روئیدیم!
گشتیم تنومند و به خود بالیدیم!
مرگ است که وارهاند از پوکیمان!
مرگ است که از حیات خوشتر دیدیم!
لبخــند لــب منی تو ؛ لبخـــند! مرو
شیرینـــی روزگـــــارمی ؛ قنــــد! مرو
تو عشق منی ؛ کیست نداند هستی!
ای دوست! تو را به عشق سوگند مرو!
ای سینه! چه بی قرار هستی امشب
دلتنــگ نگــاه یــار هستی امشب!
امروزِ تو: باد و برگ و ، فردایت: یخ
تو منتــظر بهــار هستی امشب!!
آن چیز که در دلم نشسته عشق است
از غیر خودش مرا گسسته ، عشق است
سر تا به قدم نیازمندم ؟؟؟! این نیست!
آنی که مرا به یار بسته ... عشق است!
تو ترک پناه چه کسی را کردی؟!
آزرده ، نگاه چه کسی را کردی؟!
اصلا کمی و زیادی اش مطرح نیست!
« الله » گناه چه کسی را کردی؟!!
تنها نه نگاه و گفتگویم بستــــــــــند
بر روی تـــــــــــــــــو ، راه آرزویم بستــــــــــــند!
کافر که نبــــــــــودم ؛ از چـــه پس این مـــــــــــــردم
درهای بهشت را به رویم بستند؟!!
در چشم تو ، پاکی و صفا برپا بود
در چشم تو ، شور و شوق صد دریا بود
در وسعــت بی نهـایتت آخر سر
من ، گم شدنم از ابتدا پیدا بود!!