آبـــــــــــــــی

_________الف بِ.................

آبـــــــــــــــی

_________الف بِ.................

آبـــــــــــــــی

هر تولدی را مرگی ست!
و فاصله ی تولد تا مرگ، فرصتی ست برای اندیشیدن و به کار بستن!
باشد که رستگار شویم!

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۲۷۱ مطلب با موضوع «از مجموعه ی منتشر شده ی هزار و یک دو بیتی(0=1-2)» ثبت شده است

علاج


 تو رفتی ؛ مرگ شد تنها علاجش

 به ناگه ریخت آبی - تخت و تاجش

 کجا فرهــاد عاشــق بود؟! عاشق -

 نمی افتــد به تیشــه احتیاجــش!!

باران


 گهی بر آسمان ، گه بر زمینم

  به خود یک لحظه آرامش نبینم

  غبارم من ؛ تو بارانی ؛ و تنها

  تو را وقتی ببینم می نشینم!!

قله


سرم شد زخمی دیوارها! - من

مرو راهی که رفتم بارها! - من

شنیــدی قلــه ها را فتـح کردم

و نشنیدی که در منقارها!! - من

او


چو مار انداختم من پوست ، در دل!

گرفتم عشــق پـاک دوســت در دل!

کنـون آن که تنم را می برد پیـش

من و دل نیستیم ؛ آن اوست در دل!

ویران


تو را با سوز دل در نی بریزم!

بنای مرگ خود را پی بریزم!

بنایی نیمــه ویرانـــم خدایـــا!

و می لرزم ، ندانم کی بریزم؟!

کی ام؟!


کی ام؟ یک لا قبای بی سوادی

کی ام؟ افکار خشک رو به بادی

نوشتم دفتری ؛ شعرش تو کردی!

زدم حرفی ؛ پر و بالش تو دادی

دلخانه


اگر چه ظاهری ویرانه داری

تو در دل های مردم خانه داری

چراغ خانه ات خاموش و اما

به دورت این همه پروانه داری!

تبسم


وزید از هر طرف باد خدا ... سرد

گل سرخ و ... گل نیلی ... گل زرد

گــل زردم! رخـــت را آن طرف کن

تبســم هایت اشکــــم را درآورد!

آخرین ها


 گلم! راه تو راه آخرم هست

             لب تو ایستگاه آخرم هست

 به هرجا رفته باشم ، رفته باشم

            به روی تو نگاه آخرم هست

زمین


جزیره کو و دریا کو و قایق؟!

که بر دریا زنم ، دور از علایق

زمین دیگر نه جای زندگانی ست

زمین خالی ست از دل های عاشق!