قیافه
- يكشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۱۰ ق.ظ
پســــــــــــر ژست حق به جانبی به خودش گرفت وگفت:
« جوابمو نمیده؟! خیلی دلش بخواد! درسته کار ندارم، خونه وماشین ندارم، نمی خواستم بگم ولی - یه تیپ وقیافه ای دارم که هرجا برم، دست وپا برام بشکنن! »
پسر اونقدر تو حس خودش غرق شده بود، که صدای دختـــــــــــر رو از تو اطاق نمی شنید که می گفت:
« می دونم کار پیدا میشه، می دونم که زندگی هم به خونه وماشین نیست، اما چطوری بگم از تیپ وقیافه ی این آدم متنفرم!!! »