لالایــــــــــــی گـــــــــــــل بابا ( 99 بند )
- دوشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۲۲ ب.ظ
لایی لایی، لالا لالا
مسلمان خدا! لالا
پس از پیغمبر خاتم(ص)
علی مولا، علی مولا
لایی لایی لالا لالا
به کامت گردش دنیا
نبینه دشمنت خیری
به حق حضرت زهرا
لالا لالا گل بابا
بخوابه خوشگل بابا
بده؛ دیگه نمی گریه
پسر عاقل بابا
خدایا! یار و یاور:تو
خدای لاله پرور: تو
پناهی بهتر از بابا
ز مادر مهربان تر: تو
خدا دانایه دانایه
خدا دانای دل هایه
دل ما هم که غوغایه
خدا ما را ببخشایه
عزیزم بد کند الله!
برش گردان ز بد الله!
عزیز من نمی فهمد
مدد الله! مدد الله!
یکی بر کرده می ناله
یکی از کرده خوش حاله
چه آن شادی، چه آن ناله
خدا ناظر به اعماله
لایی لایی، لایی لایی
چه معصومی، چه زیبایی!
به تب می سوزه دلبندم
خدا! هر چه تو فرمایی
عزیز من بابا داره
برو لولو! لالا داره
اگه بابا نباشه هم
به روی سر خدا داره
خدایا! درد یارم ده
غم و غصه هزارم ده
چو دیدی کفر تو گویم
خودت صبر و قرارم ده
مرا گوین که بی دینه
نشانم می دهن: اینه
خدا از آن بلندی ها
دلم قرصه که می بینه!
تو بخشنده، من اما بد
خدای واحد سرمد!
ببخشا بر من واهلم
به حق خوبی احمد
خدا! پیغمبرت گردم
شکوه حیدرت گردم
حسن، زهرا، حسین، این سه
- عزیز دیگرت گردم!
علی راهه، علی ماهه
علی مهتاب همراهه
علی اشک و علی آهه
علی ماه سرِ چاهه
بی بی زهرا عزاداره
خودش هم سخت بیماره
فلک هر چه بلا داره
بر این کاشانه می باره
پسر با دختری دارم
ز گل ها بهتری دارم
برای حضرت زهرا
کنیز و نوکری دارم!
علی شاه عرب خوابه
حسن در تاب و تب خوابه
حسینم تشنه شد کشته
شهید تشنه لب خوابه
گلی زار و حزین دارم
مریضی نازنین دارم
سلام از گوشه ی بستر
به زین العابدین دارم
به بندی آهنین کاظم
اسیر راه دین کاظم
فدای صبر ایوبش
امام هفتمین کاظم
رضا شاه خراسانه
خراسان تاج ایرانه
غریب اینجا، غریب آنجا
رضا یار غریبانه
انار ترش و شیرینی!
بخوابی، خواب خوش بینی
ببینی رفته ای مشهد
چو کفتر دانه می چینی!
تو در خوابی و خندیدی
دوباره روی کی دیدی؟
چرا بابا! به خواب من
نیاید حضرت مهدی
لایی لایی، لایی لایی
امام آخر مایی
عزیزم گریه ها داره
چرا آقا نمی آیی؟!
سرِ چشمه، کنارِ جو
گلی خوشرو، گلی خوشبو
نشستم نازشان کردم
به یادِ رنگ و بوی او!
تو که آغازِ ره معصوم
بمانی از گنه معصوم
خدا محشور گرداند
تو را با چارده معصوم
لبانم شور می باره
گل کافور می باره
ز سوره سوره ی قرآن
شعاع نور می باره!
چه گلدختر، چه گلدختر
که داره چادری بر سر
برای شادی رهبر
بخوانه سوره ی کوثر
مگر تا پای جان گوید
به میزان همچنان گوید
بگو بابا بزرگش را
که در گوشش اذان گوید!
لالا لالا، لالا لالا
نخوابیدی بلند بالا!
اذان صبح را گفتند
صدای اشهد ان لا
تو ییلاقی، تو قشلاقی
گل بی خار این باغی
نماز و روزه ات خوبه
از آن بهتر، خوش اخلاقی
یک و نیمه، زمان! لالا
زمانِ بی زبان! لالا
که فردا هم قضا گردد
نماز صبحمان لالا
به کنجِ دیده ی آهو
چراغی می زنه سوسو
بابا میره امام زاده
تو می خواهی بری با او
گل من مرغ نالانه!
دو چشمش خیس بارانه!
مگر آقای روحانی
به منبر روضه می خوانه؟!
معلم پشت هم املا
لایی لایی لالا لالا
کنه با غصه و غم ها
خدا هم امتحان ما
گل سرما! گل گرما!
اگر مردم، بده خرما
بگو بابای من مرده
خدایا رحمتش فرما
چقد(ر) پرسی کجا رفته؟
بابا پیش خدا رفته
تو هم در زندگی مردی
عزیزم به بابا رفته!
پر از صیاده این عالم
به تن گرگ و به سر آدم
خودت را گوهر نابم!
بپوشان پیش نامحرم
امیرالموءمنین گویه
رسول الله چنین گویه
چو خیر عالمین خواهی
برو راهی که دین گویه!
شب عیده، شب عیده
دعا کن نور دودیده!
ایشالا هرچه می خواهی
خدا بخشندیه؛ میده
لبانم یارب و یارب
چه یارب یاربی بر لب
نمی خوابی؛ نمی خوابم
شب قدره مگر امشب؟!
گلم رفته، غمی دارم
غمی و ماتمی دارم
گلم رفته و با یادش
خدایا! عالمی دارم
خدا! جانی به مادر ده
پدر را عمر دیگر ده
به فرزندان دلبندم
پسر شیطونه؛ دختر ده!
فرشته! روی سر باشی
نگهبان پسر باشی
اگر او با پدر قهره
تو هم جوری دگر باشی!
به خردی باورت دادم
بزرگی، شوهرت دادم
شبی میشه فراموشت
که من بال و پرت دادم!
صدا از پشت دیواره
گل من که لالا داره
برو دکتر! بزن سوزن
به پای آن که بیماره
به تو گفتم که لالا کن
نگفتم کار صحرا کن!!
دو تا فانوس سوزانن!
بیا چشمو تماشا کن!
لالا لالا، گل شاباش!
یه خورده مهربون تر باش
یه دفعه پا میشه مامان
و میره خونه ی باباش!!
لالا لالا، گل زیره!
چرا خوابت نمی گیره؟!
تو این جوری که می گریی
یکی تا فردا می میره!
لالا لالا، لایی لایی
بهار دل فریبایی
نباید دل به تو بندم
تو هم امروز و فردایی!
مرو بر راه بیراهه
که یا گوداله یا چاهه
چو پا لغزید و افتادی
شغال و گرگ و روباهه
سیاگربه رو دیواره
چه چنگ و دندونی داره
سیاگربه! کجا آیی؟!
نی نی همسایه بیداره
شده پیر و...جوانش کن
خدایا! مهربانش کن
دل دلبر چه تاریکه!
مرا شمع شبانش کن!
دو تا چشم سیا داره
سراپایش نگا داره
دو لپش باب دندونه
دو گلبرگه؛ گنا داره!
بخواب آسوده بر دستم
که قفل خانه را بستم!
هراسان از چه ای مادر؟!
خودم بالا سرت هستم!
قناعت می کنم پیشه
قناعت، گنج درویشه
چنان سنگی که بر شیشه
زنم بر آرزو تیشه!
نه من چیزی، نه مامانش
نه خویشان فراوانش
خداوندا! بگردانش
بزرگی از بزرگانش!
چو راهی را پسندیدی
برو؛ هر قدر بد دیدی
مده در باور خود را(ه)
عزیزم! فکر نومیدی
دلم آلاله می چینه
لبانم ناله می چینه
دو دست مهربان تو
ز رویم ژاله می چینه
چه خوبه چاره جو باشی
به فکر آبرو باشی!
صدا همسایه می آیه
میگه تو نق نقو باشی!
سرافرازی به تاکش ده
نجات از هر هلاکش ده
نه چون بابای بدنامش
خدایا! چشم پاکش ده!
بابا رفته پی نانش
داداش رفته دبستانش
فقط این فسقلی مونده
اینم افتاده چشمانش!
عزیزم شیون و شیون
چه غمگینه عزیز من
غمش تیری شود -آهن
نشینه بر دل دشمن!
بده؟! از پایه می سازم
ز دیوه دایه می سازم!
همین خورشید سوزان را
برایت سایه می سازم!!
دو چشم خوشگلت ماته
مثِ چشمان امواته!
میگم دعوا نکن اینجا!
همه ش تقصیر باباته!
به وقت ماتمم باشی!
عصای آن دمم باشی!
بزرگم کردن و...رفتم!
تو دائم همدمم باشی!
گل گلدون! گل گلدون!
به پشت شیشه ها خندون
به دل داری بری بیرون
بری در شر شر بارون
لباست پاره و پاره
لباست می کنم چاره!
دل صد پاره ی من را
که با خود چاره ای داره؟!
بسه لالا، دو چشم آهو!
بزن آبی به دست و رو
خروسه می کشه نازت
که پاشو، قوقولی قوقو
چه باک از اهرمن داری؟
چه باکِ جان و تن داری؟
تو جا در قلعه ای محکم
تو جا در جان من داری!!
نمازی کرد و زد بیرون
بابا رفته سرِ میدون
خدا قوت بده بازم
بیاره قوت آب و نون
لالا مامان من! لالا
بلا شیطان من! لالا
چرا با من نمی سازی؟
بلای جان من! لالا
مامان خوبه؛ بابا خوبه
خدا داده، خدا خوبه
بدت را من نمی خواهم!
تو خسته ای، لالا خوبه
عزیزم! پای این قالی
نمی مانه دگر حالی
دو چشمانم نمی بینن
کره گوشم؛ چه می نالی؟!
شوی تو از قوی مردان
قوی مردان با ایمان
تو را در آینه دیدم
سواری می دهد جولان!
چراغ روشن خانه!
سرِ خوابت مزن چانه
اگر تا ده نخوابیدی
جریمه آش مامانه!!
دو چشمت معدن رازن!
چرا با من نمی سازن؟
دو آهو بر سر تپه
دو کفتر مست پروازن!
مکن گریه؛ مبر طاقت
گشایم بند قنداقت
چه ران خوشگلی داری!
نخوابی می کنم داغت!
شدم کر از صدای تو
صدایِ های و های تو
برا مردم که می خندی!
برا من گریه های تو!
عزیزم می کنه وحشت
نداره با تشر عادت
زمانه! گر نمی سازی
کنم با تیشه بنیادت
تو گوش و چشم و دل داری
دهم پندت به هوشیاری
همینجا قول می گیرم
نشی دودی و سیگاری!!
رخت ماهه، رخت نوره
الهی که ز تو دوره
اگر هم چشم بد باشه
ببینم از قضا کوره
ز اشکه هر دو چشمت پر
دو چشمت شرشر و شرشر
کجا شال و کلا کردی؟!
مامانت می رود دکتر!!
به غیرت، شیر غرانه
به بخشش، مرد مردانه
نگاهش وسعت صحرا
بابا مرد بیابانه
گل شیرین زبون من!
همیشه مهربون من!
مگو بابا کجا رفته؟
مزن آتش به جون من
زمستون شاد و شادابه
گل من غرق در خوابه
درون و بیرون خانه
صدای شر شر آبه!
عزیز من شده خسته
دو چشم خسته را بسته
نشسته بر صف مژگان
کبوتر، دسته و دسته
تو آتش از سرت ریزد
به بر خاکسترت ریزد
خدا درد و بلایت را
به جان مادرت ریزد!
بشه بابا فدای تو
فدای لای لای تو
تو روی پای مامانت
عروسک روی پای تو
دو دست کوچک کودک
دو دست نازک کوچک
به دور گردن مادر
نخشکه این گل پیچک
گل بد خلق بابایی
تو را کی می بره جایی؟!
نمی دانی عزیز من!
چه سخته روز تنهایی!
آقا جان پیره، بیماره
بسه بازی که بیزاره!
اثر از کار بسیاره
کمر دردی که او داره
گل لاله، گل لاله
گل لاله چه خوش حاله
نمی فهمه غم دنیا
که مثل ما نمی ناله!
لالا کن خوشه ی انگور!
روم فردا به نیشابور
می خوام وقتی که می بوسم
نباشه چشم مستت، کور
زمین سرده، هوا سرده
دل ما آدما زرده
گل بابا! نخندانم
غذای روح ما درده!
که خوشگل کرده آذینت؟!
لباسی داده پر چینت؟
بده بابا! - دلم تنگه -
از آن بوسای شیرینت!
تو زیبارو، تو مه پاره
مرا بر سینه گهواره
مه و ابری به این نازی
کدامین آسمان داره؟!
برایت قصه می گویم
یک و دو و سه می گویم
اگر بازم نخوابیدی
برات از غصه می گویم!
خدا بینای شبهایه
لالا کن وقت لالایه
تو پشتت را به من کردی!
خدا را خوش نمی آیه!!
تبش کیش کیش، تبش کیش کیش
تب روز و شبش کیش کیش
گلم قند فریمانه
مگس های لبش کیش کیش
گلچینی از کتاب لالایی گل بابا