نون خشکی
- پنجشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۴۴ ق.ظ
صدای توأم با شرمش ، بد جوری دل و می سوزوند!
- مدتی بود کاری گیرش نیومده بود -
مرد با کیسه ی بر پشت ، کوچه پس کوچه ها رو گز می کرد و
صدا می زد:
نـــــون خشکیـــــــه ، نــــــــون خشکـــــــــــی
*
شب که به خونه برگشت
بچه های قد و نیم قدش ریختند سر کیسه!
تا بعد از چندی ریاضت کشیدن ،
هر کس به سلیقه ی خودش ، شامشو انتخاب کنه!!