آبـــــــــــــــی

_________الف بِ.................

آبـــــــــــــــی

_________الف بِ.................

آبـــــــــــــــی

هر تولدی را مرگی ست!
و فاصله ی تولد تا مرگ، فرصتی ست برای اندیشیدن و به کار بستن!
باشد که رستگار شویم!

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۴۷۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آبی» ثبت شده است

تشنه لب


درست مثل بزرگترها ، آب که می خورد دستشو به سینه میذاشت و می گفت:

قربون لب تشنه ت یا حسین!

اما همه ش از یه چیز ناراحت بود ...

از اینکه چرا وقتی کوچکتر بود ، نمی تونسته قصه ی کربلا را بفهمه تا هر وقت شیر می خورد می گفت:

قربون لب تشنه ت یا علی اصغر!

شبیخون


 آمـــاده ؛ دوباره دشمنـان آمــده اند

 هشیار ؛ به لب خنده ، به دل عربده اند

 یک روز به خاکمان ، که خوردند شکست

 این بار به دیــنمان شبیــخون زده اند!

تشییع


از شانه ی ما رها ، تو تشییع شدی!

در جاذبه ی خدا ، تو تشییع شدی!

آن روز شهیدان همه حاضر بودند!

بر دوش فرشته ها ، تو تشییع شدی!

واهمه


در این برهوتی که همه همهمه هست

از خوب و بد خلق جهان ، واهمه است!

مخفی شدن یوسف زهرا - مهدی -

دنباله ی دفن مخفی فاطمه است!!

علامات


در پای صدای یار ، گل پخش کنید

تا سبزترین بهار ... گل پخش کنید

گفتند : علامات ظهورش پیداست!

در کوچه ی انتظار ، گل پخش کنید

انزوا


گو کیست به انزوا کشاند ما را؟!

یا ذره ای آسیب رساند ما را؟!

ما زاده ی گردباد - اگر برخیزیم -

جز میل خود ما ننشاند ما را!!

سوگند 2


سیلیم ، چو سیل از پی هم می آئیم

 سر - یکسره - می زنند و ما می زائیم!

 یک روز ، به پیشانــی رهبــــر سوگنـــد

 خورشیدی و سر به آسمان می سائیم!

فردا


زود است به اوجمان رساند ، فردا

در لحظه ی ما رگ بدواند ، فردا

رفتند شهیدان ... که نمیرا مانیم

دیـــروز به یادمان بمانــد فــردا

مرد 2


تو مرد، تو اهل درد، تو اهل نبرد

تو از خود و آسایش نفست روگرد

در بستر اگرچه جان به جانان دادی

مانند شهید می شود دفنت کرد!

بهشت


 در فکر پریدنی اگر ، پر اینجاست

 بیهوده تو دست و پا مزن ، سر اینجاست

 از فاطمه تا خدای او راهی نیست!!

ااز هشت درِ بهشت، یک در اینجاست!