آبـــــــــــــــی

_________الف بِ.................

آبـــــــــــــــی

_________الف بِ.................

آبـــــــــــــــی

هر تولدی را مرگی ست!
و فاصله ی تولد تا مرگ، فرصتی ست برای اندیشیدن و به کار بستن!
باشد که رستگار شویم!

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۴۵۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «الف ب» ثبت شده است

بیا


تو دور از من کجایی؟ من کجایم؟!

                  تو می آیی برم؟ یا من بیایم؟!

تو پیش من بیا ، تا من به پایت

                  تمام کوچه را آذین نمایم!

آذین


به قلب تیره ، راهی هم ندارم

و می سوزم ؛ گناهی هم ندارم!

گلی را کرده اند آذین چشمم

بر او حق نگاهی هم ندارم!!


سایه


من از هیچ آدمی بهتر نباشم

مداوم سایه ای بر سر نباشم!

عزیزانم! به آبی دل نبندید!

که چندی باشم و دیگر نباشم!!

رفیق و قوم


 به زیر حنجرم خنجر بگیرند!

 به من سبقت ز یکدیگر بگیرند!

 « رفیق » و « قوم » مگذارید مردم!

 پس از مرگم مرا بر سر بگیرند!!

نگهدار


فلک ، هر روز آوار من و توست!

شکستن سهم هر بار من و توست

من و تو خاک باید بوده باشیم!

کسی در ما نگهدار من و توست!!

چک


نمی خواهد مرا ؛ مطرود یارم

چک برگشتی بی اعتبارم!

دلم را پاره پاره می کند ، باز

دلم را توی جیبش می گذارم!

نارفیقان


رفیقانم الهی! مرده بودند

که یک عمرم به یغما برده بودند

مرا قبل از سپاه وحشی گور

رفیقان زنده زنده خورده بودند!!

بوسه


تـــو توی آسمان ، من بر زمینم

               چطوری بوسه از رویت بچینم؟!

مگر شب های مهتابی از این دور

              تو را در برکه ی چشمم ببینم!!

بت


تو شیرین حبه های قند بودی!

همان جوری که می گفتند بودی!

گل و خورشید و مهتاب و فرشته

بتی با این همه پسوند بودی!!

غربت


به غربت مردم و یادم نکردی

تو یادم کردی ... آبادم نکردی!

تو می گفتی: غریبی قاتل توست!

چرا از غربت آزادم نکردی؟!!