آبـــــــــــــــی

_________الف بِ.................

آبـــــــــــــــی

_________الف بِ.................

آبـــــــــــــــی

هر تولدی را مرگی ست!
و فاصله ی تولد تا مرگ، فرصتی ست برای اندیشیدن و به کار بستن!
باشد که رستگار شویم!

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زلزله» ثبت شده است

زلزله


گفته بودند زلزله میاد.

هوا اونقد سرد بود که نمی شد بیرون خوابید.

پا شد و رختخوابش و کنج هال انداخت ...

قفسه های کتاب و که دید جا رو به سمت چپ کشید ...

چشمش به شیشه های کمد افتاد ، پشیمان شد ...

پنکه سقفی هم  که نمی گذاشت وسط هال  و انتخاب کنه ...

آن طرف تر هم ساعت ها و تابلو ها و ...

از فکر و دلهره تا صبح خوابش نبرد!

*

صبح که همه بیرون زده بودند و او خواب بود ، زلزله آمد!!