آبـــــــــــــــی

_________الف بِ.................

آبـــــــــــــــی

_________الف بِ.................

آبـــــــــــــــی

هر تولدی را مرگی ست!
و فاصله ی تولد تا مرگ، فرصتی ست برای اندیشیدن و به کار بستن!
باشد که رستگار شویم!

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۱۴ مطلب با موضوع «از آخرین سروده ها» ثبت شده است

پدر بزرگ


در گورستان ، طعم پدر بزرگ می دهد توت!

خدا رحمتی چه شیرینیی دارد!

کاش بماند درخت!

تا بنوشانم خود را به نواده ها!!

هیچ


بالا می رویم نفس نفس زنان،

به زحمت!

پا می لغزذ و مصدوم می شویم،

به شدت!

در افت و خیزی روزمره ایم،

یک عمر!

با آن که می دانی؟! -

از « هیـچ »

کوهـــــــــــــــــی

ساخته بودیم!!!

 

هوای تو

زمان


مردم در گذرند

- چون ثانیه شمارها!! -

از ساعت جنینی به کودکی؛

از کودکی به جوانی؛

از جوانی به پیری...

*

و این زمــــان است

که به تماشای ما

ایستاده است!!!!!