آبـــــــــــــــی

_________الف بِ.................

آبـــــــــــــــی

_________الف بِ.................

آبـــــــــــــــی

هر تولدی را مرگی ست!
و فاصله ی تولد تا مرگ، فرصتی ست برای اندیشیدن و به کار بستن!
باشد که رستگار شویم!

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۴۷۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آبی» ثبت شده است

مرداب


به صدها بند در بندند مردم

به جای گریه ، می خندند مردم!

اگر خود را رها از خود نسازند

در این مرداب می گندند مردم!

حجکم مقبول!


وقت رفتن با چمدون پر رفت:

پسته ی کیلویی فلان!

زعفرون مثقالی بهمان!

وقت برگشتن هم با چمدون پر برگشت:

ساعت مچی چه قیمتی!

پارچه قواره ای چفدر!

یکی گفت: حاجی! حجت قبول!

گفت: قبول حق!

گفتم: حج کیلویی چند؟!!!

مرد


شبی از عشق یارت می کنی تب

شبی انکار عشقت بر سر لب

بیا دل! مرد و مردانه به میدان

بیا تکلیف خود روشن کن امشب!

افکار


چه افکار درازی در سر من

       شده افکار پوچم باور من

که دیدم راه می کوبد بیاید

      برای دیدن من ، دلبـر من

بدبختی


کسی شب های تار من ندارد

شب من نقطه ی روشن ندارد!

به چه زل می زنی؟ لبخند عابر!

برو ، بدبـــختی ام دیدن ندارد!

سرپوش


تنم با خاک هم آغوش ، بهتر

به روی عیب ها سرپوش ، بهتر

نصیب دوستانم دود و سرفه

چراغ عمر من خاموش بهتر!

این همه شعر


شعرم بشود چشم و نظر در تو کند!

تا از ره چشم تو ، گذر در تو  کند

از این همه بیت شعر آبی کافی ست

یک بیت بخوانی و اثر در تو کند!

محشر


 دریا نشدی ، که شوق و شورم بینی!

 حاضر نشدی ، تا که حضورم بینی!

 از دور تو را دیدم و گفتم : محشر

 نزدیک نیامدی ، نشورم بینی!

رخ تو

انتظار


من یار تو ام ؛ تو یار باشی یا نه!

مشتاق تو ام ؛ بهار باشی یا نه!

من منتظر تو بوده و خواهم بود

با من تو در انتظار باشی یا نه!!