به خود گفتم سرِ راهم بیایی
از آنجا تا به درگاهم بیایی
ولی حالا فقط می خواهم از تو
فقط ای دوست! می خواهم بیایی!
به فرمان توام ، سر تا به پا گوش!
بفرما تا کنم جان را فراموش!
بفرما تا کنم فتح تر و خشک
به دستم بیرقی نام تو منقوش!
جدا از هم ، من و تو نیم باشیم!
چرا با هم نمی خواهیم باشیم؟!
اگر در پای هم ... ، دیگر نخواهد
به پای این و آن تسلیم باشیم!