آبـــــــــــــــی

_________الف بِ.................

آبـــــــــــــــی

_________الف بِ.................

آبـــــــــــــــی

هر تولدی را مرگی ست!
و فاصله ی تولد تا مرگ، فرصتی ست برای اندیشیدن و به کار بستن!
باشد که رستگار شویم!

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

بزرگ


می خواست بگه بزرگ شده!

از بوته های نیمه خشک گوجه ، ساقه ای رو درآورد

و شروع کرد به کشیدن!

دود سیاه و غلیظ

مثل یک مجروح شیمیایی ، به سرفه ش انداخت!

هر که اونو می دید ، می گفت:

بچه شدی؟!!

پسرک روستایی بیشتر از گلوش دلش می سوخت!

  • محمد * شـــــــــورگشتی *

آبی

الف ب

بزرگ

داستانک

شورگشتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی