راه رفته
- سه شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۹:۱۶ ب.ظ
چون سیل خروشانیم ؛ چون سیلی طوفانیم
هر خار و خسی باشد ، می رانی و می رانیم
یک مشت گره کرده ، گویای توان ماست
این پتک که له کرده ، هر خصم گران جانیم!
کس خون شهیدان را پامال نخواهد دید!
یا عهد نمی بندیم ، یا بسته و می مانیم!
در عشق نمی شاید جز مرد خطر بودن
ما بزدل ترسو را از خویش نمی دانیم!
ای خصم! بترس از ما ، ای بید! بلرز از ما
نگرفته ای درس از ما ، ما بر سرِ میدانیم
تکرار ره رفته ، آبی ست که می نوشند
تا حکم ولی آید ، یک دشت شهیدانیم!
بر دیده ی شب پرها چون خواب پریشانی
استاده چنان کوهی بر قله ی ایمانیم!
هر دفعه که می گفتیم : از پای نمی افتیم
می دیدم و می دیدیم بر گرده ی شیطانیم
ایــــران عزیز من! همـــواره بمان ایمــــــن
ما غیرت شمشیریم ، ما غرش شیرانیم!